او اساساً به دنیای سگخواران پرتاب می شود که در آن بقای خود و خانواده اش به این بستگی دارد که او یک استراتژیست بی رحم و یک قاتل گاه به گاه باشد.
او این درخواست را نکرد ، از آن لذت نمی برد ، برای همیشه بدبخت است ، گاهی اوقات سعی می کند آن را جبران کند اما این همیشه نتیجه معکوس می دهد. بخاطر داشته باشید که این سریال پر از اشرار و روانگردانهایی است که بسیار بدخواه ترند و به نظر نمی رسد دچار همان درد و رنج و قضاوت مشابهی باشند.
منظورم این است که کاپولا از مایکل چه می خواهد؟ آیا باید فقط خودش را بکشد ..؟